جدول جو
جدول جو

معنی خمس دادن - جستجوی لغت در جدول جو

خمس دادن
(بِ غَ لَ اَ تَ)
خمس مال را به مستحقان خمس بخشیدن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاس دادن
تصویر پاس دادن
مراقب بودن، نگهبانی کردن، پاسداری کردن، رعایت کردن، پاس داشتن
در ورزش در بازی های گروهی مانند فوتبال، بسکتبال، رد کردن و رساندن توپ به یکی از افراد دستۀ خود، در قمار، نوبت خود را به حریف دادن، کنایه از حواله دادن کسی به جایی یا به کس دیگری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خم دادن
تصویر خم دادن
خم کردن، کج کردن، تا دادن، خم شدن، کج شدن، تا شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قسم دادن
تصویر قسم دادن
کسی را سوگند دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خبر دادن
تصویر خبر دادن
اطلاع دادن
فرهنگ فارسی عمید
(بِ قَ رَ / رِ دَ)
برگردانیدن. منحنی کردن. دولا کردن. کج کردن. تعویج. تعقیف. حنو. تحنیه. تحنیت. عطف. اماله. (یادداشت بخطمؤلف) :
فروبرد سر سرو را داد خم
به نرگس گل سرخ را داد نم.
فردوسی.
گر ز خیمه سوی جنگ آمد و خم داد کمان
دشمن او را چه به صحرا و چه در حصن حصین.
فرخی.
چون بصف آید کمان خویش دهد خم
از دل شیران کینه کش بچکد خون.
فرخی.
چه شوی رنجه بخم دادن بالای دراز.
فرخی.
اندر رکوع خم ندهد پای و پشتشان
لیکن به پیش میر بکردار چنبرند.
ناصرخسرو.
کدامین سرو را داد او بلندی
که بازش خم نداد از دردمندی.
نظامی.
، کنایه از رد کردن و دفع نمودن. (انجمن آرای ناصری) :
شاهی که چو کردند قران پیلک و دستش
البته کمان خم ندهد حکم قران را.
انوری
لغت نامه دهخدا
تصویری از وسم دادن
تصویر وسم دادن
داغ کردن، نشان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمو دادن
تصویر نمو دادن
بالنیدن پزامنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کمک دادن
تصویر کمک دادن
پاچار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قسم دادن
تصویر قسم دادن
سوگنددادن سوگند دادن کسی را. یا قسمش نده. ولش کن خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمل دادن
تصویر عمل دادن
کار سپردن حکومت محلی را به کسی دادن، تولیت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبر دادن
تصویر خبر دادن
آگاهاندن پیام دادن دخشکاندن اطلاع دادن آگهی دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترس دادن
تصویر ترس دادن
متوحش ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انس دادن
تصویر انس دادن
ایجاد انس و الفت کردن میان دو یا چند تن ایناس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امر دادن
تصویر امر دادن
فرمان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمر دادن
تصویر ثمر دادن
بار و میوه دادن
فرهنگ لغت هوشیار
واگذاشت زبانزدی در منگیا (قمار) و ورزش نوبت خود را در قمار بحریف دادن، در بازیهایی مثل والیبال و فوتبال توپ را بهمبازی خود رد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خم دادن
تصویر خم دادن
منحنی کردن، دولا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمل دادن
تصویر عمل دادن
((عَ مَ. دَ))
والی گردانیدن، ولایت دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خم دادن
تصویر خم دادن
((خَ دَ))
کج کردن، مطیع شدن، نرمی نشان دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
Lecture
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
donner une conférence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
читать лекцию
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
vorlesen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
читати лекцію
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
wygłaszać wykład
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
讲座
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
dar uma palestra
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
fare una lezione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
dar una conferencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
les geven
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
บรรยาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
memberikan ceramah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
व्याख्यान देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از درس دادن
تصویر درس دادن
להרצות
دیکشنری فارسی به عبری